میخواهید مخاطب را درگیر کنید؟ با قصهگویی شروع کنید
از تحقیقات بازاریابی و جمعآوری دادهها تا طراحی محصول، برندها از ابزارهای گوناگونی برای رساندن پیام به مصرفکنندگان خود بهره میبرند. اما بسیاری از برندها به جای برقرار کردن ارتباط دو طرفه با مخاطبان خود به صورت یکطرفه با آنها صحبت میکنند. اثبات این مدعا را میتوان در آمارها پیدا کرد. با توجه به آمار منتشر شده توسط وبسایت deloitte سی و یک درصد از آمریکاییها از مسدود کنندههای تبلیغاتی برروی کامپیوترهای خود استفاده میکنند و این آمار در مورد استفادهکنندگان موبایل به بیست درصد میرسد.
اما برای دچار نشدن به چنین سرنوشتی میتوانید مسیری را انتخاب کنید که پیام برندتان را به شیوهای به مراتب جذابتر به مخاطبان ارائه میکند، داستانگویی.

داستان افراد را بگویید
بسیاری از برندها در حال حاضر نیز به خوبی این کاررا انجام میدهند. به طور مثال Airbnb در وبسایت خود بخشی به نام «داستانهایی از جامعهی Airbnb» دارد که شامل مصاحبه های ویدیویی با مهمانان و میزبانان است. یکی از این ویدیوها به داستان یکی از میزبانها به نام «تسا» میپردازد که از صد ساعت کار در هفته به عنوان مدیر فیلمبرداری، به مبارزه با یک بیماری عصبی رسیده است که امکان کار کردن را از او میگیرد. طبق این داستان، میزبان بودن تسا علاوه بر اینکه به او کمک کرده تا بتواند درآمد کسب کند، به او اجازه داده تا با افرادی از سرتاسر جهان متصل شده و آنها را ملاقات کند که همین مسئله به او کمک کرد تا بر حس تنهایی که پس از تشخیص بیماری تجربه میکرد غلبه کند. Airbnb با به اشتراک گذاشتن این داستانها و تاکید بر تاثیری که این پلتفرم بر تغییر زندگی افراد واقعی میگذارد توانست یه برند انساندوستانه از خود بسازد. Airbnb نشان داد که یکی از موثرترین راهها برای گفتن داستان برندتان این است که اجازه دهید مشتریها این کار را انجام دهند.

قدرت داستانها
به گفته جروم برونر ، روانشناس شناختی و طبق گزارش فوربس ، اطلاعات ارائه شده در یک داستان ۲۲ برابر اطلاعات ارائه شده به صورت خام، در خاطر میمانند. داستانگویی به طرز اعجابآوری قدرتمند است، زیرا داستانها احساسات را برانگیخته میکنند. امروزه برندها زمان بسیار محدودی برای جلب توجه مشتریان خود دارند و بهترین بازدهی که میتوانید برای به اشتراک گذاشتن وقت مخاطبان خود به آنها بدهید، ارائه محتوای مفیدی است که باعث سرگرمی، آموزش یا روشنگری آنها می شود.

چندرسانهای فکر کنید
برای اغلب مردم هیچ چیز درگیر کنندهای در مورد سیاستهای پولی وجود ندارد، اما بانک فدرال کلولند این مفهوم را با داستانپردازیهای چند رسانهای خود تغییر داده است. مجموعهی آنها با نام «بر روی زمین در کنتاکی شرقی»، گالریهای تصویری، ویدیوها، فایلهای صوتی، نقشهها و محتواهای طولانی مدت در مورد چالشها و فرصتهای اقتصادی در منطقه را در اختیار مردم قرار میدهد. تلاش های بانک فدرال نشان می دهد که چرا برندها گاهی اوقات باید بازاریابی را فراموش کنند و فقط یک داستان معتبر را بیان کنند. همچنین یک نتیجهگیری مهم دیگر نیز در اینجا وجود دارد و آن، این مسئله است که بیش از یک راه و یک رسانه برای تحقق این امر وجود دارد.

داده محور باشید
نباید فقط برای اینکه داستانگویی کرده باشید شروع به داستان گفتن کنید. دادهها میتوانند یک ابزار قدرتمند برای رساندن استراتژيهای شما باشند. به عنوان مثال NBC Sports که هماکنون در حال دست و پنجه نرم کردن برای بازیهای المپیک ۲۰۲۰ است از دادهها استفاده میکند تا به مخاطبان خود یک تجربهی شخصیسازی شده را در شبکههای خود ارائه دهد. مثلا بینندگان شبکهی Bravo محتواهای المپیکی متفاوتی نسبت به بینندگان شبکهی CNBC مشاهده خواهند کرد.
NBC Sports از استراتژي مشابهی برای محتوای تولید شده در طول المپیک زمستانی ۲۰۱۸ نیز استفاده میکرد. این شبکه کلیپهای۶۰ ثانیهای شامل توصیف صمیمانهی هر ورزشکار و ماجرای آنها تا رسیدن به این بازیهارا منتشر کرد و سپس از ابزارهای رصد شبکههای اجتماعی استفاده کرد تا بفهمد مخاطبان با کدام قسمت از این کلیپها ارتباط بیشتری برقرار کردهاند. با مجهز بودن به این دادهها، NBC Sports هماکنون اطلاعات بسیار باارزشی در اختیار دارد که میتواند از آنها برای تنظیم دقیق رویکرد داستان پردازی خود برای سایر رویدادهای زنده استفاده کند تا مخاطبان خود را بهتر درگیر کنند.
در آغوش گرفتن
برندها با تمرکز بیشتر برروی مشتری به جای شرکت و با مشتری مدار بودن میتوانند تبدیل به قصهگوهای بهتری شوند. انسانی فکر کنید، اصیل باشید و گفتوگو محور باشید. مشتریها تعیین میکنند که چه زمان میتوانید محصولتان را بفروشید پس اگر واقعا میخواهید با مخاطبانتان ارتباط برقرار کنید، به جای بازاریابی کردن به آنها یک داستان خوب بدهید.